خلاصه کتاب جهانی نو

  • از
تصویر خلاصه ای از کتاب جهانی نو

کتاب جهانی نو اثر اکهارت تله که پس از انتشار موفق اثر قبلی از وی با عنوان نیروی حال منتشر گردید، از جمله کتاب های انگیزشی با محتوای تفکر نوین می باشد که توانسته است فضایی جدید را در ذهن مخاطبان ترسیم کند. تله خود را آموزگار معنوی معرفی می کند که با رهنمودهای روشن گرانه خود سعی در معنادارکردن و ترسیم جهانی نو در ذهن مخاطبان خود دارد. در ادامه به بیان خلاصه و درآمدی از این کتاب می پردازیم.

به نظر تله بهترین روش پیروزی بر افسوس گذشته و ترس از آینده زندگی در لحظه حال است، هرگاه میزانی از حضور، سکون و توجهی هوشیارانه در ادراک بشر وجود داشته باشد، او می تواند جوهر الهی هستی، یعنی آن آگاهی ذاتی یا معنوی را در هر جاندار و هر شکلی از حیات حس کند و آن را به عنوان جوهر خود بشناسد و مانند خودش به آن عشق بورزد.

در این میان من درون به واسطه همانند سازی، هویت سازی با اشیاء، احساس مالکیت و خواستن بیش از حد به دنبال بزرگ شدن خود است که موجب فراموشی از احساس بودن، فقر معنوی، ترس، توهم و تنش می گردد. من درون این کار را با احساس رنجش و گله و شکایت مداوم و بازی کردن نقش های متفاوت انجام می دهد.

این فرآیند منجر به ایجاد احساسی ناخوشایند یا به گفته نویسنده یک تندیس درد می شود که از طریق جذب بسامدهای هم ارتعاش با خود تغذیه می شود و منجر به بی خوابی، مصرف مواد مخدر، مصرف بی رویه نوشیدنی های الکلی، خشونت و انزوا در نوع فردی و جمعی می شود.

زمانی که تندیس درد را حس می کنید، به اشتباه فکر نکنید که دچار مشکل شده اید. من درون شیفته این است که از خودتان مشکل بسازید. آگاهی نیاز دارد که با پذیرش همراه شود و هر چیز دیگری دوباره آن را مبهم می کند. پذیرش، یعنی این که به خود اجازه دهید تا هر آنچه را در لحظه احساس می کنید، حس کنید. شما باید خود را به منشا هستی متصل کنید و با کل هستی یکی شوید در این لحظه ذات حقیقی شما پدیدار می شود که با ذات پروردگار یکی ست.

READ  10 کتاب برتر سال 2020

شاید نمی خواهید درباره خود چیزی بدانید، زیرا از آنچه که خواهید فهمید، می هراسید. در بسیاری از مردم، ترسی از بد بودن نهفته است. اما هرچه که می توانید درباره خود بیابید یا بدانید، شما نیست.

حضرت مسیح ع هم در یکی از حکایت های خود چنین می آموزد: زمانی که به جایی دعوت می شوید، در پایین ترین نقطه بنشینید تا وقتی میزبان می آید به شما بگوید که دوست من، لطفا بالاتر تشریف بیاورید. آنگاه در حضور همه کسانی که بر سر میز با شما نشسته اند مورد احترام قرار می گیرید. هر کسی که خود را بزرگ جلوه می دهد، کوچک خواهد شد و کسی که فروتنی می کند، بزرگ خواهد شد.

اوپانیشادها در جایی می گوید: “آنچه را با چشم نتوان دید، چیزی ست که چشم می تواند با آن ببیند، بدان که آن تنها برآمده از ذات الهی و روح مجرد است، نه آنچه که مردم در اینجا می پرستند. آنچه را با گوش نتوان شنید، همان چیزی ست که گوش می تواند با آن بشنود، بدان که آن تنها برآمده از ذات الهی و روح مجرد است، نه آنچه مردم در اینجا می پرستند. آنچه را با ذهن نتوان اندیشید، چیزی ست که ذهن با آن می اندیشد، بدان که آن تنها برآمده از ذات الهی و روح مجرد است، نه آنچه مردم در اینجا می پرستند. “

سکون زبانی ست که پروردگار با آن سخن می گوید و هر چیز دیگری، تفسیری نادرست از آن می باشد. سکون به راستی واژه دیگری برای فضاست. آگاهی از سکون هنگام رو به رو شدن با آن در زندگی ما را به بعد بی زمانی و بی شکلی درون خودمان می برد که فراسوی اندیشه و من درون قرار دارد. سکون شاید آن حالت منتشر در طبیعت یا آن آرامش نخستین ساعات صبحدم در اتاق شما یا فاصله خاموش بین صداها باشد. شما همانی هستید که وقتی شکل از میان رود خواهید شد. هنگامی که ساکن هستید، شما همانید که فراتر از وجود ناپایدار خود هستید، آگاهی که شرطی نشده، بی شکل و جاودانه است.

READ  نرم افزارهای مدیریت پروژه

اما هدف از زندگی چیست؟ نیت درونی و بیرونی زندگی شما چیست؟ از طریق همسویی نیت درونی و بیرونی خود به هستی وفادار باشید. هنگامی که حضور می یابید، از آن حضور، در کاری که می کنید کامل می شوید و کار شما با نیروی معنویت تقویت می گردد. ابتدا شاید در آنچه می کنید، تفاوت قابل ملاحظه ای به چشم نیاید و فقط چگونگی انجام آن کار دگرگون شود. نیت اصلی شما اکنون این است که بگذارید آگاهی در آنچه انجام می دهید جریان یابد. نیت بعدی، رسیدن به چیزهایی ست که می خواهید از طریق آن کار بدست آورید.

پیوستگی با کل از پیوستگی با هر آنچه که موجود است، ژرفای بیش تری دارد. در آن لایه ژرف تر، همه چیزها یکی هستند. آن، سرچشمه هستی و کل هستی ست، آن هستی یگانه و آشکار نشده است. آن، شعور بی زمان می باشد که به صورت عالمی که در زمان آشکار می شود، ابراز می گردد. هرگاه الهام در روح معنی دهد و همراه با اشتیاق الهی گردد، به نیروی خلاقی تبدیل می شود که فراتر از آن چیزی ست که یک انسان صرفا می تواند انجام دهد.

آشکار شدن جهان و نیز بازگشت آن به آشکارنشده، یعنی انقباض و انبساط آن، دو حرکت عالم است که می توانیم آن را بیرون رفتن از خانه و بازگشت به خانه بخوانیم. این دو حرکت، در سراسر عالم به شیوه های بسیاری بازتاب می یابد، مانند انقباض و انبساط بی وقفه قلب و نیز دم و بازدم در هنگام تنفس. این دو حرکت در چرخه حیات همه انسان ها تکرار می شوند. جنب جوش و پیشرفت در جوانی جای خود را به زوال و پیری می دهد. چیزی که در اینجا کمک می کند اینست که درمسیر بازگشت حالت تسلیم چاره ساز است.

سه حالت آگاهانه انجام دادن وجود دارد: پذیرش، لذت و اشتیاق. پذیرش یعنی این کاری ست که اکنون و در این لحظه، این وضعیت از من می خواهد که آن را انجام دهم و از این رو آن را با میل و رضایت انجام می دهم. لذت آرامشی است که هنگام انجام کار همراه با تسلیم است و به احساس سرزندگی تبدیل می شود. اشتیاق، یعنی لذتی ژرف از کاری که انجام می دهید، به اضافه عنصر افزوده ای از هدف یا الهامی که در جهت آن، کار می کنید.

READ  معرفی سایت ساز های ایرانی

اشتیاق نیرویی است که نیت و طرح ذهنی را به بعد مادی انتقال می دهد. حضرت مسیح با این گفته خلاقانه خود راه استفاده خلاقانه از ذهن را برای نمود آگاهانه از شکل به شما ارائه کرده است: “هر آنچه را با دعا درخواست کنید، با ایمان به این که آن را در اختیار دارید، از آن شما خواهد بود.”

همینطور مسیح در جایی دیگر می فرماید: “فروتنان آمرزیده اند، زیرا آن ها زمین را به ارث می برند.” فروتنان، انسان های بدون من درون هستند. آن ها کسانی هستند که در سرشت راستین خود به عنوان آگاهی، بیدار شده اند و آن جوهر آگاهی را در همه، در دیگران و در تمامی اشکال حیات تشخیص داده اند. این گروه در حالت تسلیم به سر می برند و از این رو با کل و سرچشمه هستی به یگانگی رسیده اند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.