مهندسی مجدد فرآیند کسب و کار عبارت است از بازآفرینی یک فرآیند اصلی کسب و کار با هدف بهبود خروجی محصول، کیفیت و یا کاهش هزینه ها.
به طورمعمول، این تعریف شامل تجزیه و تحلیل گردش کار یک شرکت و یافتن فرآیندهایی است که زیر سطح کارآمدی هستند تا راه هایی برای خلاص شدن از آن ها و یا ایجاد تغییر در آن ها پیدا کند.
BPR یک استراتژی مدیریت کسب و کار است که در ابتدا در اوایل دهه 1990 آغاز شد و بر تجزیه و تحلیل و طراحی گردش کار و فرآیندهای تجاری در یک سازمان متمرکز بود. هدف BPR این بود که به سازمان ها کمک کند تا اساسا نحوه عملکرد خود را بهبود دهند و به دنبال راه حل هایی برای بهبود خدمات مشتریان،کاهش هزینه های عملیاتی و تبدیل شدن به قدرت برتر در میان رقبا، باشند.
به گفته توماس داونپورت BPR مجموعه ای از وظایف منطقی است که برای دستیابی به یک نتیجه تجاری مشخص انجام می شود. مهندسی مجدد بر تمرکز جامع بر اهداف کسب و کار و چگونگی فرآیندهای مرتبط با آن ها تاکید دارد و به جای بهینه سازی مکرر فرآیند های فرعی ، تغییرات در مقیاس کامل را تشویق می کند.
علاوه بر این BPR تحت تاثیر نوآوری های تکنولوژیکی قرار دارد، زیرا بازیگران صنعت، روش های قدیمی عملیات تجاری را جایگزین فن آوری های نوآورانه مانند اتوماسیون می کنند که می تواند عملیات تجاری را به طور اساسی تغییر دهد.
در ظاهر BPR بسیار شبیه بهبود فرآیند کسب کار(BPI) به نظر می رسد. با این حال، تفاوت های اساسی وجود دارد که این دو را متمایز می کند. BPI ممکن است در مورد تعدیل چند قانون در اینجا و آنجا باشد، اما مهندسی مجدد یک رویکرد بی قید و شرط برای مشاهده فراتر از مرزهای تعیین شده و ایجاد تغییرات لرزه ای است.