ابوریحان پدر انسان شناسی

  • از
تصویر ابوریحان پدر انسان شناسی

ابوریحان محمد بن احمد بیرونی  متولد ۳ ذیحجه ۳۶۲ ه‍.ق، دانشمند و  همه‌چیزدان،  ریاضیدان، ستاره‌شناس،  تقویم‌شناس،  انسان‌شناس، هندشناس، تاریخ‌نگار، گاه‌نگار و  طبیعی‌دان ایرانی در سده چهارم و پنجم هجری است. بیرونی را از بزرگ‌ترین دانشمندان مسلمان و یکی از بزرگ‌ترین دانشمندان ایرانی در همه اعصار می‌دانند.  همچنین، او را پدرِ انسان‌شناسی و هندشناسی  می‌دانند. او به زبان‌های خوارزمی،  فارسی،  عربی، و سانسکریت مسلط بود و با زبان‌های یونانی باستان، عبری توراتی و سُریانی  آشنایی داشت. بیرونی یک «نویسنده بی‌طرف» در نگارشِ باورهای مردمِ کشورهای گونه‌گون بود و به‌پاسِ پژوهش‌های قابلِ توجهش، با عنوان  استاد شناخته شده‌است.

ابوریحان بیرونی در سوم ذی‌حجه سال ۳۶۲ قمری در اطراف کاث در خوارزم متولد شد. او ۲۵ سال ابتدای زندگی خود را در شهر کاث گذراند و در آنجا به آموختن علوم فقه و الهیات، ریاضیات و نجوم مشغول شد. وی در دوران جوانی با ابن‌سینا که در آن زمان نوجوان بود، مکاتبه داشته است. پس از آن سفرهایی را در بخارا، گرگان،ری، غزنه و هند گذراند.

از مهمترین آثار ابوریحان می توان به آثار الباقیه، اسطرلاب ، سدس، تحدید، چگالی ها، سایه ها، وترها، التفهیم، ماللهند، قره الزیجات، قانون مسعودی، ممرها، الجماهر، تسطیح، مغالید، صیدله و … اشاره کرد.

همینطور از مهمترین اختراعات ابوریحان بیرونی می توان از ترازویی برای اندازه گیری وزن، چگالی سنج، محاسبه جیب یک درجه، قاعده ی تسطیح کره و ترسیم نقشه جغرافیایی، چاه آرتزین، حرکت خاصه وسطی خورشید، خاصیت فیزیک الماس و زمرد، جزر و مد رودها و نهرها، چشمه های متناوب، اشکال هندسی گل ها، امکان خلاء، کیفیت و چگونگی ساختن عسل، رصد خسوف و کسوف، مقدار حرکت دوری ثوابت، تحقیق درتاسیس سلسله ساسانیان و هخامنشیان، تصاعیف خانه های شطرنج، ساختن کره جغرافیایی، ساختن آلات رصد نظیر سه میله، شاغول، طرح نظریاتی درباره وجود قاره آمریکا، قاعده ی یافتن سمت قبله و ساختن محراب مساجد نام برد.

ابوریحان قبل از اینکه انسان شناسی به عنوان یک رشته وجود داشته باشد علم انسان شناسی را پایه گذاری کرد و از این رو به عنوان اولین انسان شناس به شمار می رود. او نویسنده‌ای بی‌طرف در آداب و رسوم و عقاید ملل مختلف بود و اولین دانشمند مسلمانی بود که به مطالعه جمعیت هند و سنت‌های آنها پرداخت. علاوه بر این، او مطالعات تطبیقی ​​مفصلی در مورد مردم شناسی ادیان و فرهنگ ها در خاورمیانه، مدیترانه و به ویژه جنوب آسیا نوشت.

READ  مدیریت ریسک

بیرونی که در دوران عالی دستاوردهای فرهنگی و علمی اسلامی زندگی می کرد، بر علایق انسان شناختی مدرن از جمله طبقه، نظام طبقاتی، آداب و رسوم، عملکرد فرهنگی و مسائل زنان تمرکز داشت. بیرونی از طریق این رویه مدرن از مفاهیم مقایسه بین فرهنگی، گفتگوی بین فرهنگی و مشاهده پدیدارشناختی استفاده کرد که امروزه در انسان شناسی رایج شده است.

روش ابوریحان درهندو شناسی نیز این است که خودش صحبت نکند، بلکه اجازه دهد هندوها صحبت کنند. او تصویری از تمدن هند ارائه می دهد که توسط خود هندوها ترسیم شده است. ابوریحان در جمع‌آوری کتاب‌های سانسکریت از مکان‌هایی که گمان می‌کرد احتمالاً پیدا می‌شوند، از هیچ زحمتی یا پولی دریغ نمی‌کرد.

او تأکید می کند که “شنیده ها برابر با شاهد عینی نیستند.” وظیفه انسان شناس این است که «به سادگی ارتباط برقرار کند، بدون انتقاد» و ابوریحان به شدت از قضاوت ارزشی در مورد آداب و رسوم و فرهنگ دیگران اجتناب می کرد.

ابوریحان بیرونی توری گسترده برای مقاصد مقایسه ای با اشاره به یهودیان، مسیحیان، پارسی ها و یونانیان باستان که او تحسین پنهانی برای آنها دارد، پرتاب می کند. و همدلی او همراه با عرفانی جهانی در مقایسه ای که بین عرفای صوفی، هندو و مسیحی انجام می دهد، منعکس می شود.

حتی بی‌رحمانه ترین تفسیرهای ابوریحان نیز مطابق با بالاترین استانداردهای علمی معاصر در علوم اجتماعی است. همانطور که محقق استرالیایی درباره بیرونی می نویسد: «تا دوران مدرن به ندرت پیش می آمد که بیانیه ای تا این حد منصفانه و بدون پیش داوری از دیدگاه های ادیان دیگر یافت شود، بنابراین تلاش جدی برای مطالعه آنها در بهترین منابع و چنین دقتی برای یافتن پیدا شد. روشی که برای این شاخه از مطالعه هم دقیق و هم عادلانه خواهد بود.» محقق پاکستانی در کتاب البیرونی: جلد یادبود می نویسد: «بیش از همه، او ذهنی باز و جهانی داشت و میل شدیدی به نوشیدن عمیق از چشمه حقیقت، صرف نظر از منبع آن داشت.»

READ  خداشناسی از نگاه مولانا

روش‌های بیرونی ثابت کرده است که محققین لزوماً ملزم نیستند که هویت دینی و تعهد به ایمان خود را کنار بگذارند و در عین حال به عینیت و دقت دست یابند. رویکرد ابوریحان به درک دیگران ممکن است به عنوان یک مدل اولیه قابل توجه از گفتگوی بین ادیانی، بین فرهنگی و بین تمدنی در نظر گرفته شود که در نهایت به دنبال ترویج همزیستی هماهنگ در یک بافت فرهنگی و مذهبی شده است.

ابوریحان به مطالعه هرمسی نیز علاقه داشت و اغلب از نظرات مذهبی آن انتقاد می کرد. او همچنین اسلام را با ادیان پیش از اسلام مقایسه کرد و مایل به پذیرش برخی از عناصر حکمت پیش از اسلام بود که با درک او از روح اسلامی مطابقت داشت. ابوریحان همچنین اسلام و مسیحیت را با استناد به قطعاتی از قرآن و انجیل مقایسه کرد که می‌گوید پیروان آنها باید همیشه راست بگویند.

مرگ ابوریحان در غزنه در اوان انقلاب سلجوقیان و پادشاهی مسعود بن محمود غزنوی بوده‌است. از تاریخ دقیق وفات ابوریحان اطلاع دقیقی در دست نیست و اختلاف نظر وجود دارد. اما برخی درگذشت او را در ۲۲ آذر ۴۲۷ خورشیدی (۲۷ جمادی‌الثانی ۴۴۰ قمری برابر ۱۳ دسامبر ۱۰۴۸ میلادی) می‌دانند. منابع تاریخی سن ابوریحان در زمان مرگ را متفاوت ذکر کرده‌اند؛ اما ابوریحان خود در مقدمه کتاب الصیدله نوشته است که چون سن او از ۸۰ گذشته و شنوایی و بینایی‌اش مشکل پیدا کرده، در نوشتن کتاب‌ها از دستیار بهره می‌برد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.