مختصری از رمان جنگ و صلح

  • از
تصویر مختصری از رمان جنگ و صلح

جنگ و صلح  یک اثر ادبی است که با فصل‌هایی در تاریخ و فلسفه توسط نویسنده روسی، لئو تولستوی، ترکیب شده است. به صورت سریالی منتشر گردید و سپس به طور کامل در سال 1869 منتشر شد. این کتاب به عنوان یکی از بهترین دستاوردهای ادبی تولستوی در نظر گرفته می شود و به عنوان یک کلاسیک بین المللی ستایش شده ادبیات جهان باقی ماند.

او با این اثر توانست جنگ فرانسه و روسیه را در حد فاصل سالهای 1805 تا 1814 برای همیشه و برای همه ثبت و معرفی کند. او در این رمان بلند اجتماعی تاریخی توانست سرنوشت 5 خاندان روس که بسیار هم اشرافی بودند، به نام هایواسیلی کوراگین، کنت رستوف، کنت بزوخف، کنت بالکونسکی بزرگ و آنا میخاییلونا به تصویر بکشد و مقاومت روس ها در مقابل حمله ناپلئون بناپارت را در قالب یک رمان که با قلم شگفت انگیز و جذاب او همراه شده را به گوش جهانیان در تمامی ادوار تاریخ برساند.

این کتاب و اثر بی‌نظیر روسی فقط برای ستایش صلح و آزادی به نگارش درآمده است! ما در این کتاب، شرایط جنگی و لحظات حساس زندگی یک انسان را می‌خوانیم و متوجه می‌شویم که اگرچه زندگی پر از لحظات سخت و اندوهناک است، اما نباید در بدترین شرایط زندگی خود، حتی برای چند صدم ثانیه هم، ایمان خود را به آرمان‌ها و ایده‌آل‌های خود از دست بدهیم!

جنگ و صلح از نظر وسعت و لحن حماسی است و داستانی را روایت می کند که هنوز تخیل را متحیر می کند. ناپلئون با ارتشی 600 هزار نفری وارد روسیه شد و تنها با یک دهم این تعداد از روسیه خارج شد. اما اگر ایده یک روایت طولانی جنگ جذاب نیست، بدانید که بخش بسیار بیشتری از متن به اپیزودهای «صلح» اختصاص دارد و هر دو طرف این شکاف دارای برخی از به یاد ماندنی‌ترین شخصیت‌ها و صحنه‌ها در تمام ادبیات هستند.

READ  فرهنگسرا و ضرورت توسعه

در ادامه تکه هایی از عبارات ضد جنگ و زیبای این رمان را با هم مرور می کنیم:

“پی یر درست می گفت که برای شاد بودن باید امکان خوشبختی را باور کرد و من اکنون به آن ایمان دارم. بگذار مرده مردگان را دفن کند، اما تا زمانی که من زنده هستم، باید زنده باشم و شاد باشم.”

“من آن احساس عشق را می شناختم که جوهر روح است و برای آن هیچ شیئی لازم نیست.”

“ما فقط می توانیم بدانیم که هیچ چیز نمی دانیم. و این بالاترین درجه عقل بشری است.”

“تمام دنیا برای من به دو قسمت تقسیم شده است: یکی او است و همه شادی، امید، نور وجود دارد. دیگری جایی است که او نیست و دلتنگی و تاریکی است.”

“انسان تا زمانی که از مرگ می ترسد نمی تواند چیزی را تصاحب کند. اما همه چیز متعلق به کسی است که از آن نمی ترسد.”

“این به مردم داده نمی شود که قضاوت کنند که چه چیزی درست است یا غلط. مردم تا ابد در اشتباه بوده اند و خواهند بود و در هیچ چیز جز در آنچه درست و نادرست می دانند اشتباه نمی کنند.”

“شما عزیزان را می توانید با عشق انسانی دوست بدارید، اما دشمن را فقط با عشق الهی می توان دوست داشت.”

“جنگ ادب نیست، زشت ترین چیز در جهان است، و ما باید آن را درک کنیم و در جنگ بازی نکنیم. ما باید این ضرورت وحشتناک را جدی و جدی بگیریم. این تمام نکته است: دور انداختن دروغ، و اگر جنگ باشد، جنگ است، نه یک بازی. همانطور که هست، جنگ سرگرمی مورد علاقه افراد بیکار و سبک اندیش است… املاک نظامی با افتخارترین آنهاست. اما جنگ چیست، برای موفقیت در امور نظامی چه چیزی لازم است، اخلاق جامعه نظامی چیست؟ هدف از جنگ کشتار است، ابزار جنگ جاسوسی، خیانت و تشویق به آن، ویرانی ساکنان، غارت آنها یا دزدی برای تامین ارتش است. فریب و دروغ را مکر نظامی می گویند; اخلاق اموال نظامی فقدان آزادی است، یعنی انضباط، بطالت، جهل، ظلم، فسق و مستی. و با وجود این، بالاترین دارایی است که مورد احترام همه است.”

READ  جام جهانی 2022 قطر

“هیچ عظمتی وجود ندارد که سادگی، خوبی و حقیقت نباشد.”

“اگر بپذیریم که عقل می تواند بر زندگی انسان حکومت کند، آنگاه همه امکان زندگی از بین می رود.”

“لحظه های شادی را غنیمت بشمار، عشق بورز و دوست داشته باش! این تنها واقعیت در جهان است، همه چیز حماقت است. این تنها چیزی است که ما در اینجا به آن علاقه مندیم.”

“بله، عشق، اما نه عشقی که برای چیزی، به دست آوردن چیزی یا به خاطر چیزی عشق می ورزد، بلکه عشقی که برای اولین بار در هنگام مرگ احساس کردم، دشمنم را دیدم و در عین حال دوستش داشتم. من آن احساس عشق را می شناختم که جوهر روح است و برای آن هیچ شیئی لازم نیست. و من هم اکنون آن احساس خوشبختی را می شناسم. دوست داشتن همسایگان؛ دوست داشتن دشمنان دوست داشتن همه چیز – دوست داشتن خدا در همه مظاهر او. یکی از عزیزان را می توان با عشق انسانی دوست داشت. اما دشمن را فقط با عشق الهی می توان دوست داشت. و به همین دلیل بود که وقتی احساس کردم آن مرد را دوست دارم، چنین خوشحالی کردم. چه اتفاقی برای او افتاد؟ آیا او زنده است؟ …دوست داشتن با عشق انسانی ممکن است از عشق به نفرت بگذرد. اما عشق الهی نمی تواند تغییر کند. هیچ چیز، حتی مرگ، نمی تواند آن را در هم بشکند. این ماهیت روح است. و چقدر در زندگیم از مردم متنفر بودم. و از بین همه مردم هیچکدام را بیشتر از او دوست نداشته ام و از او متنفر نبوده ام… اگر برایم امکان داشت یک بار دیگر او را ببینم… یک بار به آن چشم ها نگاه کنم تا بگویم…”

READ  همزاد هوشمند

تولستوی از یک سو ماهیت جنگ و صلح را از هم جدا نمی داند ولی از سوی دیگر سعی می کند نشان دهد که چگونه جنگ همراه با خود رنج، محنت و بدبختی به همراه می آورد و ماهیت به ظاهر مستقل صلح را نیز به بازی می گیرد. از این رو رمان جنگ و صلح از برجسته ترین رمان های ضد جنگ دنیا به شمار می رود. تولستوی در پایان راه رهایی از این وضعیت را عشق ورزیدن در پرتو عشق الهی به همه موجودات، حتی دشمنان می بیند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.