ابن هیثم

  • از
تصویر درگذشت ابن هیثم

ابوعلی محمد بن حسن بن هیثم بصری که به طور مختصر به او ابن هیثم می گفتند یکی از برجسته ترین دانشمندان جهان اسلام به شمار می رود. وی یک فیزیکدان، ریاضیدان و اخترشناس مشهور بود که به او لقب پدر نورشناسی مدرن را دادند. ابن هیثم در سال 354 هجری قمری در بصره متولد و در سال 430 هجری قمری درگذشت.

ابن‌هیثم بزرگ‌ترین فیزیکدان مسلمان و از محققان سرآمد مبحث نور است. او که منجم، ریاضیدان و پزشک هم بود، به میراث علمی پیشینیان خود چون فیثاغورس، ارسطو، اقلیدس،‌ ارشمیدس، بطلمیوس و ابونصر فارابی و ابویوسف اسحاق کندی دست یافت و شرح‌هایی بر آثار ارسطو و جالینوس نوشت و خود به تحقیقات و آزمایش‌هایی دست زد و بیش از نود اثر علمی به‌وجود آورد. مهم‌ترین اثر او در فیزیک کتاب‌ المناظر است که کمال‌الدین فارسی سه قرن بعد آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد و در قرن 12 و 13 میلادی به لاتین و زبان‌های اروپایی ترجمه شد و پایه‌ای برای تحقیقات دانشمندان مغرب‌زمین گردید.

او در زندگی‌نامه‌اش توضیح می‌دهد که چگونه در جوانی درباره دیدگاه‌های مذهبی متضاد جنبش‌های مذهبی مختلف فکر می‌کرد و به این نتیجه رسید که هیچ‌یک از آنها نماینده حقیقت نیستند. وی به عنوان وزیر بصره و مناطق اطراف منصوب شد. با این حال، ابن هیثم به طور فزاینده ای از مطالعات عمیق خود در دین ناراضی شد و تصمیم گرفت خود را کاملاً وقف مطالعه علمی کند که به وضوح در نوشته های ارسطو شرح داده شده بود. ابن هیثم پس از گرفتن این تصمیم، تا پایان عمر به آن ادامه داد و تمام انرژی خود را صرف ریاضیات، فیزیک و علوم دیگر کرد.

ابن هیثم نویسنده ای پرکار بود. او بیش از 200 اثر در موضوعات مختلف نوشت که حداقل 96 اثر علمی او شناخته شده است و تقریباً 50 مورد از آنها تا به امروز باقی مانده است. تقریباً نیمی از آثار به جای مانده از او در زمینه ریاضیات، 23 مورد از آنها در مورد نجوم، و 14 مورد از آنها در زمینه اپتیک و تعداد کمی در زمینه های دیگر علم است. مهمترین آنها در زیر توضیح داده شده است. این شامل:

READ  سردار حریم عشق

کتاب المناظر (کتاب اپتیک)

رساله فی الدعوه (رساله نور)

میزان الحکمه (میزان حکمت)

مقاله فی القراستون (رساله مراکز ثقل)

رساله فی المکان (رساله فی المکان)

الشکوک البتلاموس (تردید در مورد بطلمیوس)

در مورد پیکربندی جهان

مدل حرکت هفت سیاره

دیدگاه‌های متفاوتی در مورد چگونگی تبیین فرآیند بینایی برای قرن‌ها عمدتاً در میان متفکران کلاسیک یونان وجود داشت. برخی می‌گویند پرتوها از چشم‌ها بیرون می‌آیند، در حالی که برخی دیگر فکر می‌کنند چیزی وارد چشم‌ها شده است تا یک شی را نشان دهد. اما این ابن هیثم بود که به نقد سیستماتیک این عقاید در مورد بینایی پرداخت تا هم با عقل و هم با آزمایش نشان دهد که نور بخشی مهم و مستقل از فرآیند بصری است. بنابراین او به این نتیجه رسید که بینایی تنها زمانی اتفاق می افتد که یک پرتو نور از یک منبع نورانی منتشر شود یا قبل از ورود به چشم از چنین منبعی منعکس شود.

در جستجوی شواهد، ابن هیثم عدسی ها را مطالعه کرد، آینه های مختلفی را آزمایش کرد: تخت، کروی، سهمی، استوانه ای، مقعر و محدب. نتایج عملی او واضح بود:

او نوشت: «اشیاء بصری که ما از طریق انکسار نور می بینیم – در مواد ضخیم مانند آب و شیشه – بزرگتر از اندازه واقعی خود هستند.

در ریاضیات، ابن هیثم بر اساس کارهای ریاضی اقلیدس و ثابت بن قره ساخته شد و پس از پیوند جبر به هندسه، حساب بی نهایت کوچک، مقاطع مخروطی، نظریه اعداد و هندسه تحلیلی را نظام‌بندی کرد. سهم او در ریاضیات گسترده بود. او هندسه تحلیلی را با ایجاد پیوند بین جبر و هندسه توسعه داد. او مکانیک حرکت یک جسم را مطالعه کرد و اولین کسی بود که معتقد بود یک جسم دائما حرکت می کند مگر اینکه نیروی خارجی آن را متوقف کند یا جهت حرکت آن را تغییر دهد. این به طرز شگفت انگیزی شبیه اولین قانون حرکت است که قرن ها بعد توسط اسحاق نیوتن توصیف شد.

در فلسفه، ابن هیثم را از پیشگامان پدیدارشناسی می دانند. او رابطه ای بین دنیای فیزیکی و قابل مشاهده و شهود، روانشناسی و کارکردهای ذهنی بیان کرد. نظریات او در باب دانش و ادراک، پیوند میان حوزه های علم و دین، به فلسفه وجودی مبتنی بر مشاهده مستقیم واقعیت از دیدگاه ناظر منجر شد. بیشتر افکار او در مورد پدیدارشناسی تا قرن بیستم توسعه نیافته بود.

READ  کتاب الکترونیک و کتاب صوتی

پژوهش های ابن هیثم درباره نور ماه، نخستین تلاش در جهت انجام یک تحقیق جامع فیزیک نجومی به شمار می رود. ابن هیثم در این پژوهش با وسایل آزمایشی به پژوهش در زمینه اشعه ماه پرداخت و برای نخستین‌بار از تاریکخانه استفاده کرد و به این وسیله پایه‌گذار روش نوین پژوهش طبیعت شناخته شد. همچنین سیارک شماره ۵۹۲۳۹ به افتخار این دانشمند ۵۹۲۳۹ ابن هیثم نامیده شده‌ است.

مورخین مرگ او را در حدود سال 430 هـ ق یا پس از آن در قاهره دانسته اند و گفته اند که چون به سختی بیمار شد و دانست که عمرش به سر آمده، رو به کعبه خوابید و ذکر حق گفت و درگذشت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.