دوقلوی دیجیتال، نمایش دیجیتالی از یک شی، فرآیند یا خدمات فیزیکی است. یک دوقلوی دیجیتال یا همزاد هوشمند میتواند یک ماکت دیجیتالی از یک شی در دنیای فیزیکی باشد، مانند موتور جت یا توربین بادی، ساختمانها یا حتی کل شهرها.
همزاد هوشمند در اصل یک برنامه کامپیوتری است که از دادههای دنیای واقعی برای شبیهسازیهایی استفاده میکند که میتواند نحوه عملکرد یک محصول یا فرآیند را پیشبینی کند. این برنامهها میتوانند اینترنت اشیا، هوش مصنوعی و تجزیه و تحلیل نرمافزار را برای افزایش خروجی ادغام کنند.
دوقلو دیجیتال یک مدل مجازی است که برای بازتاب دقیق یک شی فیزیکی طراحی شده است. شی مورد مطالعه – به عنوان مثال، یک توربین بادی – مجهز به سنسورهای مختلف مربوط به مناطق حیاتی عملکرد است. این سنسورها داده هایی در مورد جنبه های مختلف عملکرد جسم فیزیکی مانند خروجی انرژی، دما، شرایط آب و هوا و موارد دیگر تولید می کنند. سپس این داده ها به یک سیستم پردازش منتقل شده و در نسخه دیجیتال اعمال می شود.

پس از اطلاع از چنین داده هایی، از مدل مجازی می توان برای اجرای شبیه سازی ها، مطالعه مسائل مربوط به عملکرد و ایجاد پیشرفت های احتمالی استفاده کرد، همه اینها با هدف ایجاد بینش های ارزشمند – که می توانند بعداً به شیء فیزیکی اصلی اعمال شوند.
ایده فناوری دوقلوهای دیجیتال برای اولین بار در سال 1991، با انتشار Mirror Worlds، توسط دیوید گلرنتر مطرح شد. با این حال، دکتر مایکل گریوز (در آن زمان در دانشکده دانشگاه میشیگان) معتقد است که ابتدا مفهوم دوقلوهای دیجیتالی را در تولید در 2002 استفاده کرده و مفهوم نرم افزار دوقلوهای دیجیتال را به طور رسمی اعلام کرده است. سرانجام، جان ویکرز از ناسا یک اصطلاح جدید – “دوقلو دیجیتال” را در سال 2010 معرفی کرد.
با این حال، ایده اصلی استفاده از یک همزاد هوشمند به عنوان وسیله ای برای مطالعه یک شی فیزیکی در واقع می تواند خیلی زودتر دیده شود. در حقیقت، می توان به درستی گفت که ناسا پیشگام استفاده از فناوری دوقلوهای دیجیتالی در ماموریت های اکتشاف فضایی خود در دهه 1960 بود، زمانی که هر فضاپیمای مسافرتی دقیقاً در نسخه زمینی تکرار شد که برای اهداف مطالعه و شبیه سازی توسط پرسنل ناسا استفاده می شد.

دیجیتال سازی یکی از موضوعاتی است که امروزه موردتوجه بسیاری از سازمانها قرار گرفته است. یکی از مصادیق دیجیتال سازی، استفاده از تکنولوژی در انجام امور مدیریت سازمانی است. مدیریت فرآیندهای کسبوکار یکی از رویکردهای بهبود سازمانی است که امروزه به یک جزء لاینفک در بسیاری از سازمانها تبدیل شده است. مدیریت فرآیندهای کسبوکار یا همان BPM نیز دستخوش دیجیتال سازی شده است. این امر از طریق توسعه تکنولوژی فرآیندکاوی محقق شده است.
به طور کلی صنایع تولیدی تحول چشمگیری را با ظهور همزادهای دیجیتال از سر گذرانده اند. در فرآیند تولید یک همزاد دیجیتال مانند یک کپی مجازی تقریبا به روز در کارخانه است. هزاران سنسور در طول فرآیند تولید فیزیکی کار گذاشته می شوند که هرکدام داده های جنبه خاصی از تولید را جمع آوری می کنند. مانند شرایط محیطی، خصوصیات رفتاری ماشین و کاری که در حال انجام است. تمامی این داده به صورت پیوسته به همزاد هوشمند منتقل شده و توسط آن مورد استفاده قرار می گیرد.
همزاد دیجیتال فناوری است که میتواند یک مدل مجازی کامل از یک شی واقعی را ایجاد کند و آن را با کلیک یک دکمه به اطراف منتقل کند. از آنجایی که روند تغییر از تعامل فیزیکی با شعبه بانک با اتکا به استفاده از خدمات بانکی دیجیتال و با بهره گیری از اتصال اینترنتی رو به رشد است، اهمیت تضمین ایمنی منابع مالی مشتری و لزوم بهبود کیفیت خدمات دیجیتال برای وی نیز در حال توسعه است.
مشاغل بیشتر در بخش مالی شروع به درک کارآیی فرآیندهای دیجیتالی میکنند که توانایی جایگزینی با نیروی انسانی برای اجرای فرایندهای روزانه را دارند و این فناوری می تواند با بهره گیری از هوش مصنوعی و یادگیری الگوریتم ها جایگزین مناسبی برای نیروهای انسانی در موسسات مالی شود.

تغییر اساسی در مدلهای عملیاتی موجود به وضوح در حال رخ دادن است. یک اختراع مجدد دیجیتالی در صنایع ثروتمند در حال رخ دادن است که مدل های عملیاتی را به شیوه ای مخرب تغییر می دهد و نیاز به یک دید فیزیکی و دیجیتالی یکپارچه از دارایی ها ، تجهیزات، امکانات و فرآیندها دارد. دوقلوهای دیجیتالی بخش مهمی از این تنظیم مجدد هستند.
آینده دوقلوهای دیجیتالی تقریباً نامحدود است، زیرا این واقعیت است که مقدار زیادی از قدرت شناختی دائماً در حال استفاده از آنها است. بنابراین همزادهای هوشمند دائماً در حال یادگیری مهارت ها و قابلیت های جدید هستند، به این معنی که آنها می توانند بینش مورد نیاز برای بهتر شدن محصولات و کارآمدتر کردن فرآیندها را ادامه دهند.